حس سلطهجویی و گرفتن آزادی از بچهها و فرزندان، تو خانوادههای مذهبی خیلی خیلی بیشتر دیده میشه.
اینکه حس میکنند مالک تامالاختیار بچههان. مگه به گفتهی خودشون، خدا ،وقتی انسان رو آفرید، با دادن قوهی اختیار و انتخاب، اونو از بقیهی جانداران متمایز نکرد؟؟ پس کو اون قوه؟؟؟ فقط برای پدرهاست؟؟
حالا اگه دخترهم باشی قضیه سختتر میشه! تا وقتی خونهی پدری، حرف، حرف پدر، بعدشم که رفتی خونه شوهر، بااجازهی اون حق خروج از منزل رو داری!!
به قول خودشون( هروقت رفتی خونه شوهر هرغلطی خواستی بکن، وقتی میری شوهر،میگه، مگه خونه باباته که هرغلطی خواستی بکنی؟ )
کلا انگار هرکاری که زن و دختر بخوان انجام بدن، غلطه!
تو جامعه هم همینه!البته جامعهی جذاااااب ایران!!!!
تره هم خرد نمیکنن برای جنس زن!
اونوقت وسط این بدبختیا، یه همجنس خودت ،از مجمع ائتلاف ن اسلامی، میگه وظیفهی زن، باروری و پرورش بچهاست!
اینجاست که میگن "از ماست بر ماست!"
زنیکه مارو با ماشین جوجه کشی اشتباه گرفته!!!!
و کار همه هم سکوته! اره! چه کار دیگه ای میشه کرد؟
مگه من خودم بجز گاهی نوشتن، کار دیگه هم بلدم؟
میتونم؟؟
میتونم دهنم رو باز کنم؟؟؟
نه، چون قبل باز شدنش گل میگیرنش!!!!
لعنت به این مملکت و فرهنگی که توش، زن هیچ حقی نداره!!!!
#مهرساا
درباره این سایت